۳ نتیجه برای عبدالهی
سکینه اشرفی فشی، بیژن عبدالهی، فاطمه گودینی،
جلد ۴، شماره ۳۴ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل اکتشافی نقش و وظایف مشاوران مدارس شهر نورآباد میباشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کمی با تأکید بر روش همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران، معلمان و مشاوران مدارس متوسطه اول و دوم شهر نورآباد بود که به روش تصادفی طبقهای ۲۵۰ نفر انتخاب شدند. به منظور بررسی نقش و وظایف مشاوران مدارس، پرسشنامهای پژوهشگر ساخته با ۲۸ سؤال استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از نرمافزار spss از شاخصهای آمار توصیفی(درصد، فراوانی، میانگین و همبستگی) و آمار استنباطی( تحلیل عاملی و تحلیل واریانس یکطرفه)استفاده شدهاست. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پنج مؤلفه نقش برنامهریزی و توسعه راهنمایی تحصیلی، نقش رشد و توسعه قوای فکری و معنوی دانشآموزان، نقش ارزشیابی دانشآموزان، نقش رشد و توسعه شخصیت دانشآموز، و نقش مشورت و همکاری با کارکنان و انجام کارگروهی درمجموع ۵/۵۷درصد از کل واریانس را تبیین کردهاند. همچنین ادراک مدیران، معلمان و مشاوران مدارس از سه نقش مشاور مدارس برنامهریزی و توسعه راهنمایی تحصیلی،رشد و توسعه شخصیت دانشآموزان و نقش مشورت و همکاری با کارکنان و انجام کارگروهی با هم تفاوت دارد.
خانم فاطمه امامی، آقای عباس عبدالهی، خانم سیمین حسینیان،
جلد ۱۳، شماره ۴۷ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری دادهها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد۳۵۰ دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد ۳۷۰ دانش آموز واقع در شهر سنندج میباشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به ۲۵۰ نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (۲۰۰۸) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ۱-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد ۲-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و ۳-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یارقلی،
جلد ۱۵، شماره ۴۹ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی میتواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .
روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد ۱۵ نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، ۱۶ مضامین فراگیر و ۴۴ مضامین سازمان دهنده شناسایی شد,۱- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،۲- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، ۳- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، ۴- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، ۵- ویژگیهای فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، ۶- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ ۷- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، ۸- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، ۹- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، ۱۰- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، ۱۱- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، ۱۲- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، ۱۳-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، ۱۴- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، ۱۵- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی۱۶- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.